بهترین و عاشقانه ترین اشعار بابا طاهر به همراه زندگی نامه بابا طاهر
بهترین و عاشقانه ترین اشعار بابا طاهر به همراه زندگی نامه بابا طاهر

بهترین و عاشقانه ترین اشعار بابا طاهر به همراه زندگی نامه بابا طاهر بابا طاهر همدانی یا بابا طاهر عریان شاعر دوبیتی سرا با دانش و معرفت.باباطاهر به دلیل سخاوتمند بودن و فروتنی که شیوه زندگی اکثر عارفان است.این عارف بزرگ که عاشق خداوند بوده در شعرها و دوبیتی های اش از آفرینش های خداوند […]

بهترین و عاشقانه ترین اشعار بابا طاهر به همراه زندگی نامه بابا طاهر

عاشقانه ترین اشعار بابا طاهر

بابا طاهر همدانی یا بابا طاهر عریان شاعر دوبیتی سرا با دانش و معرفت.باباطاهر به دلیل سخاوتمند بودن و فروتنی که شیوه زندگی اکثر عارفان است.این عارف بزرگ که عاشق خداوند بوده در شعرها و دوبیتی های اش از آفرینش های خداوند زیاد یاد کرده است..وی در ۸۵ سال در این دنیای فانی زندگی کرد و در سن ۸۵ سالگی این دنیا را ترک کرد.آرامگاه بابا طاهر در همدان است که ۱۴ سال پیش مرمت شد.

نهالی کن سر از باغی برآرد

ببارش هر کسی دستی برآرد

برآرد باغبان از بیخ و از بن

اگر بر جای میوه گوهر آرد

عاشقانه ترین اشعار بابا طاهر

غمت در سینه‌ی مو خانه دیره

چو جغدی جای در ویرانه دیره

فلک هم در دل تنگم نهد باز

هر آن انده که در انبانه دیره

عاشقانه ترین اشعار بابا طاهر

کشم آهی که گردون پر شرر شی

دل دیوانه‌ام دیوانه‌تر شی

بترس از برق آه سوته دیلان

که آه سوته دیلان کارگر شی

عاشقانه ترین اشعار بابا طاهر

شبی ناید ز اشکم دیده تر نی

سرشکم جاری از خون جگر نی

شو و روجم رود با ناله‌ی زار

ته را از حال زار مو خبر نی

عاشقانه ترین اشعار بابا طاهر

خرم کوه و خرم صحرا خرم دشت

خرم آنانکه این آلالیان کشت

بسی هند و بسی شند و بسی یند

همان کوه و همان صحرا همان دشت

عاشقانه ترین اشعار بابا طاهر

غم عشقت بیابان پرورم کرد

فراقت مرغ بی‌بال و پرم کرد

بمو واجی صبوری کن صبوری

صبوری طرفه خاکی بر سرم کرد

عاشقانه ترین اشعار بابا طاهر

سه درد آمو بجانم هر سه یکبار

غریبی و اسیری و غم یار

غریبی و اسیری چاره دیره

غم یار و غم یار و غم یار

عاشقانه ترین اشعار بابا طاهر

تویی آن شکرین لب یاسمین بر

منم آن آتشین دل دیدگان تر

از آن ترسم که در آغوشم آیی

گدازد آتشت بر آب شکر

عاشقانه ترین اشعار بابا طاهر

خوشا آنانکه پا از سر ندونند

مثال شعله خشک وتر ندونند

کنشت و کعبه و بتخانه و دیر

سرایی خالی از دلبر ندونند

عاشقانه ترین اشعار بابا طاهر

خوشا آنانکه سودای ته دیرند

که سر پیوسته در پای ته دیرند

بدل دیرم تمنای کسانی

که اندر دل تمنای ته دیرند

عاشقانه ترین اشعار بابا طاهر

الهی گردن گردون شود خرد

که فرزندان آدم را همه برد

یکی ناگه که زنده شد فلانی

همه گویند فلان ابن فلان مرد

عاشقانه ترین اشعار بابا طاهر

دلم از سوز عشق آتش بجان بی

بکامم زهر از آن شکر دهان بی

همان دستان که با ته بی بگردن

کنونم چون مگس بر سر زنان بی

عاشقانه ترین اشعار بابا طاهر

ته که دور از منی دل در برم نی

هوایی غیر وصلت در سرم نی

بجانت دلبرا کز هر دو عالم

تمنای دگر جز دلبرم نی

همچنین بخوانید:  داستان های شیوانا مزد آخر کار

عاشقانه ترین اشعار بابا طاهر

دگر شو شد که مو جانم بسوزد

گریبان تا بدامانم بسوزد

برای کفر زلفت ای پریرخ

همی ترسم که ایمانم بسوزد

عاشقانه ترین اشعار بابا طاهر

دلم بی وصل ته شادی مبیناد

زدرد و محنت آزادی مبیناد

خراب آباد دل بی مقدم تو

الهی هرگز آبادی مبیناد

عاشقانه ترین اشعار بابا طاهر

الاله کوهسارانم تویی یار

بنوشه جو کنارانم تویی یار

الاله کوهساران هفته‌ای بی

امید روزگارانم تویی یار

عاشقانه ترین اشعار بابا طاهر

فلک زار و نزارم کردی آخر

جدا از گلعذارم کردی آخر

میان تخته‌ی نرد محبت

شش و پنجی بکارم کردی آخر

عاشقانه ترین اشعار بابا طاهر

نمیدانم دلم دیوانه‌ی کیست

کجا آواره و در خانه‌ی کیست

نمیدونم دل سر گشته‌ی مو

اسیر نرگس مستانه‌ی کیست

عاشقانه ترین اشعار بابا طاهر

چو آن نخلم که بارش خورده باشند

چو آن ویران که گنجش برده باشند

چو آن پیری همی نالم درین دشت

که رودان عزیزش مرده باشند

عاشقانه ترین اشعار بابا طاهر

پسندی خوار و زارم تا کی و چند

پریشان روزگارم تا کی و چند

ته که باری ز دوشم برنگیری

گری سربار بارم تا کی و چند

عاشقانه ترین اشعار بابا طاهر

دلا غافل ز سبحانی چه حاصل

مطیع نفس و شیطانی چه حاصل

بود قدر تو افزون از ملایک

تو قدر خود نمیدانی چه حاصل

عاشقانه ترین اشعار بابا طاهر

خور از خورشید رویت شرم دارد

مه نو زابرویت آزرم دارد

بشهر و کوه و صحرا هر که بینی

زبان دل بذکرت گرم دارد

اشعار بابا طاهر

محبت آتشی در جانم افروخت
که تا  دامان محشر بادم سوخت
عجب پیراهنی برهرم بریدی
که خیاط اجل می بایدش دوخت

اشعار بابا طاهر

ببندم شال و می پوشم قدک را

بنازم گردش چرخ فلک را

بگردم آب دریاها سراسر

بشویم هر دو دست بی نمک را

اشعار بابا طاهر

یکــــی درد و یکـــی درمان پسندد

یکـــی وصل و یکی هجران پسندد

من از درمان و درد و وصل و هجران

پسنـــدم آنچـــه را جـــانان پسندد

اشعار بابا طاهر

درخت غم بجانم کرده ریشه
بدرگــــــاه خدا نالــــم همـیـشــــه
رفیـــقان قدر یکدیــــگر بدانید
اجل سنگست و آدم مثل شیشه

اشعار بابا طاهر

خوشا آنانکه الله یارشان بی
بحمد و قل هو الله کارشان بی
خوشا آنانکــه دایم در نمازند
بهشت جاودان بازارشـــان بی

اشعار بابا طاهر

مو آن رندم که عصیان پیشه دیرم
به دستی جام و دستی شیشه دیرم

اگر تو بی گناهی رو ملک شو
مو از حوا و آدم ریشه دیرم

اشعار بابا طاهر
سیاهی دو چشمانت مرا کشت
درازی دو زلفانت مرا کشت
به قتلم حاجت تیر و کمان نیست
خم ابرو و مژگانت مرا کشت

اشعار بابا طاهر

تن محنت کشی دیرم خدایا

دل با غم خوشی دیرم خدایا

زشوق مسکن و داد غریبی

به سینه آتشی دیرم خدایا

بهترین و عاشقانه ترین اشعار بابا طاهر به همراه زندگی نامه بابا طاهر