داستان قضاوت کن از مجموعه داستان های بهلول دانا
داستان قضاوت کن از مجموعه داستان های بهلول دانا هارون الرشيد درخواست نمود کسی را برای قضاوت در بغداد انتخاب نمایید اطرافیان او همه با هم گفتند عادل تر از بهلول سراغ نداریم او را انتخاب نمایید خلیفه دستور داد بهلول را نزد او بیاورند بعد از دیدار با بهلول به او پیشنهاد قاضی شدن […]
داستان های بهلول شکم سیر
داستان های بهلول شکم سیر روزی از روزها هارون الرشید از بهلول دیوانه پرسید : ای بهلول بگو ببینم نزد تو ” دوست ترین مردم ” چه کسی است ؟ بهلول پاسخ داد : همان کسی که شکم مرا سیر کند دوست ترین مردم نزد من است ! هارون الرشید گفت : اگر من شکم […]
داستان کوتاه بهلول به نام شکستن سر استاد
داستان کوتاه بهلول به نام شکستن سر استاد روزی بهلول در حالی که داشت از کوچه ای می گذشت شنید که استادی به شاگردانش می گوید : من امام صادق (ع) را قبول دارم اما در سه مورد با او کاملا مخالفم ! یک اینکه می گوید : خداوند دیده نمی شود پس اگر دیده […]
حکایت و داستان جالب بهلول به نام جمع دیوانگان
حکایت و داستان جالب بهلول به نام جمع دیوانگان هارون الرشید به همراه مهمانانش عیسی بن جعفر برمکی و مادر جعفر برمکی در قصر نشسته بود و حوصله اش سر رفته بود از سربازان خواست بهلول را بیاورند تا آنها را بخنداند سربازان رفتند و بهلول را از میان کودکان شهر گرفته و نزد خلیفه […]
داستان های شنیدنی بهلول تخت پادشاهی
داستان های شنیدنی بهلول تخت پادشاهی روزی بهلول وارد قصر هارون الرشید شد و چون مسند خلافت را خالی و بلامانع دید جلو رفته و بدون ترس و واهمه بر تخت خلیفه نشست غلامان دربار چون آن حال بدیدند به ضرب چوب و تازیانه بهلول را از تخت پایین کشیدند هنگامی که خلیفه وارد شد […]
داستان کوتاه و زیبای بهلول و کمک به نیازمندان
داستان کوتاه و زیبای بهلول و کمک به نیازمندان روزی هارون الرشید به سربازانش دستور داد تا بهلول دیوانه را به نزد او بیاورند سربازان پس از ساعتی گشت زدن در شهر بهلول دیوانه را در حال بازی با کودکان یافتند و او را به نزد هارون الرشید بردند هارون الرشید با روی باز از […]
مجموعه داستان های کوتاه و آموزنده بهلول دانا عاقل ترین دیوانه
مجموعه داستان های کوتاه و آموزنده بهلول دانا عاقل ترین دیوانه در این مطلب از سایت تفریحی نمکستان مجموعه داستان های کوتاه و شیرین بهلول دانا را آماده کرده ایم ، که در ادامه می توانید به مطالعه بپردازید. داستان بهلول و فروختن خانه ای در بهشت آورده اند که روزی زبیده زوجه ی هارون […]
داستان ها و حکایات های شنیدنی از بهلول عاقل ترین دیوانه
داستان ها و حکایات های شنیدنی از بهلول عاقل ترین دیوانه حکایت سخن گفتن بهلول با مردگان زاهدی گفت : روزی به گورستان رفتم و بهلول را در آنجا دیدم پرسیدمش اینجا چه می کنی؟ گفت : با مردمانی همنشینی همی کنم که آزارم نمی دهند اگر از عقبی غافل شوم یاد آوریم می کنند […]