داستان کوتاه و زیبای راز زندگی کجاست ؟
داستان کوتاه و زیبای راز زندگی کجاست ؟

داستان راز زندگی | داستان های کوتاه | راز زندگی کجاست ؟ در افسانه ها آمده روزی که خداوند جهان را آفرید، فرشتگان مغرب را به بارگاه خود فراخواند و از آنها خواست تا برای پنهان کردن راز زندگی پیشنهاد بدهند. یکی از فرشتگان به پروردگار گفت: آن را در زمین مدفون کن ، فرشته […]

داستان راز زندگی | داستان های کوتاه | راز زندگی کجاست ؟

داستان آموزنده راز زندگی,داستان راز زندگی,dastan raz zendegi,nhsjhk vhc ckn'd

در افسانه ها آمده روزی که خداوند جهان را آفرید، فرشتگان مغرب را به بارگاه خود فراخواند و از آنها خواست تا برای پنهان کردن راز زندگی پیشنهاد بدهند.

یکی از فرشتگان به پروردگار گفت: آن را در زمین مدفون کن ، فرشته دیگری گفت آن را در زیر دریاها قرار بده ، سومی گفت راز زندگی را در کوهها قرار بده ولی خداوند فرمود ….

اگر من بخواهم به گفته های شما عمل کنم فقط تعداد کمی از بندگانم قادر خواهند بود آن را بیابند در حالی که من می خواهم راز زندگی در دستر س همه بندگانم باشد

در این هنگام یکی از فرشتگان گفت فهمیدم کجا ای خدای مهربان راز زندگی را در قلب بندگانت قرار بده

زیرا هیچکس به این فکر نمی افتد که برای پیدا کردن آن باید به قلب و درون خودش نگاه کند و خداوند این فکر را پسندید

داستان کوتاه و زیبای راز زندگی کجاست ؟