سه شنبه, 9 خرداد , 1402
متن اشعار شهریار - نمکستان
شعر خوابی و خماریی از استاد محمد حسین شهریار 23 نوامبر 2015

شعر خوابی و خماریی از استاد محمد حسین شهریار

شعر خوابی و خماریی از استاد محمد حسین شهریار دوش در خواب من آن لاله عذار آمده بود شاهد عشق و شبابم به کنار آمده بود در کهن گلشن طوفانزده خاطر من چمن پرسمن تازه بهار آمده بود سوسنستان که هم آهنگ صبا می رقصید غرق بوی گل و غوغای هزار آمده بود آسمان همره […]

دیوان استاد شهریار : شعر جلوه جانانه از استاد شهریار 18 اکتبر 2015

دیوان استاد شهریار : شعر جلوه جانانه از استاد شهریار

دیوان استاد شهریار : شعر جلوه جانانه از استاد شهریار شمعی فروخت چهره که پروانه تو بود عقلی درید پرده که دیوانه تو بود خم فلک که چون مه و مهرش پیاله هاست خود جرعه نوش گردش پیمانه تو بود

دیوان استاد شهریار : شعر حافظ جاویدان از استاد شهریار 23 سپتامبر 2015

دیوان استاد شهریار : شعر حافظ جاویدان از استاد شهریار

دیوان استاد شهریار : شعر حافظ جاویدان از استاد شهریار تا که از طارم میخانه نشان خواهد بود طاق ابروی توام قبله جان خواهد بود سرکشان را چو به صاف سرخم دستی نیست سر ما خاک در دردکشان خواهد بود

شعر سیل روزگار از استاد شهریار | دیوان اشعار شهریار 05 مه 2015

شعر سیل روزگار از استاد شهریار | دیوان اشعار شهریار

شعر سیل روزگار از استاد شهریار | اشعار شهریار لبت تا در شکفتن لاله سیراب را ماند دلم در بیقراری چشمه مهتاب را ماند گهی کز روزن چشمم فرو تابد جمال تو به شبهای دل تاریک من مهتاب را ماند

شعر مسافر همدان از استاد شهریار | دیوان اشعار شهریار 12 آوریل 2015

شعر مسافر همدان از استاد شهریار | دیوان اشعار شهریار

شعر مسافر همدان از استاد شهریار | اشعار شهریار مسافری که به رخ اشک حسرتم بدواند دلم تحمل بار فراق او نتواند در آتشم بنشاند چو باکسان بنشیند کنار من ننشیند که آتشم بنشاند چه جوی خون که براند ز دیده دل شدگان را چو ماه نوسفر من سمند ناز براند

شعر جلوه جلال از استاد شهریار 15 مارس 2015

شعر جلوه جلال از استاد شهریار

اشعار شهریار ، شعر جلوه جلال از استاد شهریار شبست و چشم من و شمع اشکبارانند مگر به ماتم پروانه سوگوارانند چه می کند بدو چشم شب فراق تو ماه که این ستاره شماران ستاره بارانند مرا ز سبز خط و چشم مستش آید یاد در این بهار که بر سبزه میگسارانند به رنگ لعل […]

شعر افسانه شب از استاد شهریار 24 فوریه 2015

شعر افسانه شب از استاد شهریار

شعر افسانه شب از استاد شهریار ، اشعار استاد شهریار ماندم به چمن شب شد و مهتاب برآمد سیمای شب آغشته به سیماب برآمد آویخت چراغ فلک از طارم نیلی قندیل مه آویزه محراب برآمد دریای فلک دیدم و بس گوهر انجم یاد از توام ای گوهر نایاب برآمد چون غنچه دل تنگ من آغشته […]

شعر یادی از ایرج از استاد شهریار 15 فوریه 2015

شعر یادی از ایرج از استاد شهریار

اشعار شهریار یادی از ایرج خوابم آشفت و سرخفته به دامان آمد خواب دیدم که خیال تو به مهمان آمد گوئی از نقد شبابم به شب قدر و برات گنجی از نو به سراغ دل ویران آمد ماه درویش نواز از پس قرنی بازم مردمی کرد و بر این روزن زندان آمد دل همه کوکبه […]

شعر عیدی عشاق از استاد شهریار 11 ژانویه 2015

شعر عیدی عشاق از استاد شهریار

شعر عیدی عشاق از استاد شهریار صبا به شوق در ایوان شهریار آمد که خیز و سر به در از دخمه کن بهار آمد ز زلف زرکش خورشید بند سیم سه تار که پرده های شب تیره تار و مار آمد به شهر چند نشینی شکسته دل برخیز که باغ و بیشه شمران شکوفه زار […]

شعر بهار زندانی از استاد شهریار 03 ژانویه 2015

شعر بهار زندانی از استاد شهریار

شعر بهار زندانی از استاد شهریار بی تو ای دل نکند لاله به بار آمده باشد ما در این گوشه زندان و بهار آمده باشد چه گلی گر نخروشد به شبش بلبل شیدا چه بهاری که گلش همدم خار آمده باشد نکند بی خبر از ما به در خانه پیشین به سراغ غزل و زمرمه […]

شعر رویای جوانی از استاد شهریار 27 دسامبر 2014

شعر رویای جوانی از استاد شهریار

شعر رویای جوانی از استاد شهریار کاش پیوسته گل و سبزه و صحرا باشد گلرخان را سر گلگشت و تماشا باشد زلف دوشیزه گل باشد و غماز نسیم بلبل شیفته شوریده و شیدا باشد سر به صحرا نهد آشفته تر از باد بهار هر که با آن سر زلفش سر سودا باشد

شعر من نخواهد شد از استاد شهریار 17 دسامبر 2014

شعر من نخواهد شد از استاد شهریار

شعر من نخواهد شد از استاد شهریار رقیبت گر هنر هم دزدد از من من نخواهد شد به گلخن گر چه گل هم بشکفد گلشن نخواهد شد مگر با داس سیمین کشت زرین بدروی ورنه به مشتی خوشه درهم کوفتن خرمن نخواهد شد

شعر ستاره صبح از استاد شهریار 11 دسامبر 2014

شعر ستاره صبح از استاد شهریار

شعر ستاره صبح از استاد شهریار چو آفتاب به شمشیر شعله برخیزد سپاه شب به هزیمت چو دود بگریزد عروس خاوری از پرده برنیامده چرخ همه جواهر انجم به پای او ریزد

شعر طغرای امان از استاد شهریار 28 اکتبر 2014

شعر طغرای امان از استاد شهریار

شعر طغرای امان از استاد شهریار آمد آن شاهد دل برده و جان بازآورد جانم از نو به تن آن جان جهان بازآورد اشک غم پاک کن ای دیده که در جوی شباب آب رفته است که آن سرو روان بازآورد

شعر وداع جوانی از استاد شهریار 23 اکتبر 2014

شعر وداع جوانی از استاد شهریار

شعر وداع جوانی از استاد شهریار جوانی حسرتا با من وداع جاودانی کرد وداع جاودانی حسرتا با من جوانی کرد بهار زندگانی طی شد و کرد آفت ایام به من کاری که با سرو و سمن باد خزانی کرد